اما چون کشور چین در سازمان تجارت جهانی عضویت دارد، فشارهای رقابتی زیادی هم از داخل و هم از خارج بر چین وارد میشود. تنها یک اقتصاد پویا میتواند ثبات جامعه را حفظ کند، کسب و کارها را ارتقا دهد و باعث شود که بازرگانان منطقه غربی و مرکزی چین با موفقیت به اهداف خود دست یابند. سازمانهایی چون سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) که اوضاع اقتصادی چین را تجزیه و تحلیل میکنند،بر آنند تا بر اصلاحات اقتصادی تمرکز کنند. البته این مساله بسیار مهم است اما دراین میان نباید اوضاع داخلی سازمانها را فراموش کرد. زندهکردن روحیه کارآفرینی در میان کارمندان بسیار اهمیت دارد چرا که این امر میزان موفقیت و شکوفایی اقتصاد چین را در آینده تعیین میکند. این چالش همواره پیشروی مدیران سازمانهای بزرگ قرار دارد اما روبرو شدن با آن اجتناب ناپذیر است. به گفته سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، پیشرفت اقتصادی چین در طول اصلاحات اقتصادی که از سال 1978 شروع شده است، یکی از بزرگترین موفقیتهای اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم است. بعد از اینکه چین به سازمان تجارت جهانی پیوست، برای اینکه در دنیای رقابتی امروز جایگاه خود را حفظ کند، بشدت تحت فشار قرار گرفت. مثلا در عرض 3 سال، عوارض گمرکی چین یک سوم کاهش یافت و دستاندرکاران صنعت فناوری اطلاعات دیگر مجبور نبودند مالیات بپردازند. وقتی بازار چین به یک بازار تبدیل شد، این فشارهای رقابتی فزونی یافت. بسیاری از روسای سازمانهای کلیدی چین دریافتند که برای حفظ موقعیت خود و پیروزی در رقابتهای بازار، نه تنها باید مهارتها و دانشهایی را فرا گیرند که به اقتصاد داخلی کمک کند، بلکه باید فرهنگ کارآفرینی را درون سازمان ها و در کل کشور چین، رواج و توسعه دهند. آنها عقیده داشتند که ابداع و نوآوری مردم را زنده و پویا نگهمیدارد و عامل اصلی پیشرفت در جاده توسعه و رشد اقتصادی است. پژوهشی که در سال 2002 درباره روحیه کارآفرینی، دیدگاههای کارآفرینان و عوامل رشد اقتصادی در چین، کره جنوبی و هنگکنگ انجام شد، به نتایج قابل توجهی دست یافته است:
برای دیدن بقیه مطلی روی ادامه مطلب کلیک کنید