مانند یک کارآفرین فکر کنید


مؤسسات،‌ سازمان‌ها،‌ واحدهای تجاری و رسانه‌ها، همواره این سوال را می‌پرسند : چه چیز یک کارآفرین را کارآفرین کرده است؟

شخصی که با موفقیت دست به ایجاد یک کسب و کار زده و پس از شروع در آن پیشرفت کرده چه خصوصیات ویژه‌ای دارد؟ پاسخ‌های متفاوتی به این سوال داده شده است. بعضی بر این باورند که نمی‌توان کارآفرینی را آموزش داده بعضی دیگر با آنها مخالفند. عده‌ای می‌گویند که یک کارآفرین ذاتاً‌ کارآفرین است. بعضی دیگر مهارت‌های آن را اکتسابی می‌دانند. بعضی دیگر می‌گویند که کارآفرینان هنرمندند. اما گروهی آنان را دانشمند می‌خوانند عده‌ای آنها را با این صفات توصیف می‌کنند : احساس،‌ رهبری،‌ هشیاری ذهن،‌ تمرکز، منظم،‌ با جذبه، وسواسی،‌ سخت‌گیر و خشک،‌ بعضی از کارشناسان آنها را افرادی می‌دانند که وسواسی – اجباری هستند و گروهی از آنان کار آفرینان را برون گرا می‌خوانند. مخالفان این گروه آنها را برون گرا می‌نامند. بعضی افراد بر این عقیده‌اند که آنها از ریسک کردن نمی‌ترسند و عده‌ای در تضاد با این گروه بر این عقیده‌اند که آنها بسیار هم محتاطند.

برای دیدن بقیه مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید


ادامه مطلب ...

گسترش روحیه کارآفرینی در چین


بازرگانی و تجارت در چین در طی چند سال گذشته دستخوش تغییرات گوناگونی شده است و نتیجه این تغییرات این بوده که اقتصاد چین به سرعت شکوفا شده است.

اما چون کشور چین در سازمان تجارت جهانی عضویت دارد، فشارهای رقابتی زیادی هم از داخل و هم از خارج بر چین وارد می‌شود. تنها یک اقتصاد پویا می‌تواند ثبات جامعه را حفظ کند، کسب و کارها را ارتقا دهد و باعث شود که بازرگانان منطقه غربی و مرکزی چین با موفقیت به اهداف خود دست یابند. سازمان‌هایی چون سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) که اوضاع اقتصادی چین را تجزیه و تحلیل می‌کنند،بر آنند تا بر اصلاحات اقتصادی تمرکز کنند. البته این مساله بسیار مهم است اما دراین میان نباید اوضاع داخلی سازمان‌ها را فراموش کرد. زنده‌کردن روحیه کارآفرینی در میان کارمندان بسیار اهمیت دارد چرا که این امر میزان موفقیت و شکوفایی اقتصاد چین را در آینده تعیین می‌کند. این چالش همواره پیش‌روی مدیران سازمان‌های بزرگ قرار دارد اما روبرو شدن با آن اجتناب ناپذیر است. به گفته سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، پیشرفت اقتصادی چین در طول اصلاحات اقتصادی که از سال 1978 شروع شده است، یکی از بزرگترین موفقیت‌های اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم است. بعد از اینکه چین به سازمان تجارت جهانی پیوست، برای اینکه در دنیای رقابتی امروز جایگاه خود را حفظ کند، بشدت تحت فشار قرار گرفت. مثلا در عرض 3 سال، عوارض گمرکی چین یک سوم کاهش یافت و دست‌اندرکاران صنعت فناوری اطلاعات دیگر مجبور نبودند مالیات بپردازند. وقتی بازار چین به یک بازار تبدیل شد، این فشارهای رقابتی فزونی یافت. بسیاری از روسای سازمان‌های کلیدی چین دریافتند که برای حفظ موقعیت خود و پیروزی در رقابت‌های بازار، نه تنها باید مهارت‌ها و دانش‌هایی را فرا گیرند که به اقتصاد داخلی کمک کند، بلکه باید فرهنگ کارآفرینی را درون سازمان ها و در کل کشور چین، رواج و توسعه دهند. آنها عقیده داشتند که ابداع و نوآوری مردم را زنده و پویا نگه‌می‌دارد و عامل اصلی پیشرفت در جاده توسعه و رشد اقتصادی است. پژوهشی که در سال 2002 درباره روحیه کارآفرینی، دیدگاههای کارآفرینان و عوامل رشد اقتصادی در چین، کره جنوبی و هنگ‌کنگ انجام شد، به نتایج قابل توجهی دست یافته است:


برای دیدن بقیه مطلی روی ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه مطلب ...

کارآفرینان موفق چه ویژگیهای مشترکی دارند ؟


گام اول برای کارآفرینی پرسیدن این سؤال مهم از خود است : «آیا من ویژگیهای یک کارآفرین را دارم» ؟

تعدادی از کارشناسان پژوهش هایی در این زمینه انجام داده اند که آشکار می سازد تمامی کارآفرینان چه زن چه مرد دارای ویژگیهای مشترکی هستند . اما این ارزیابی را خودتان باید انجام دهید . شخص دیگری به شما نخواهد گفت . علاوه بر این ، گسترش طرح ها ، مدیریت زمان و هدایت جزئیات دیگر همگی به عهده شماست . برخلاف تصور عموم ، فردِ کارآفرین هم میتواند درون گرا باشد هم برون گرا . تفاوت عمده این دو در این است که افراد درون گرا قوای خود را در درون خود متمرکز می کنند و اغلب به تنهایی موفق‌تر عمل می‌کنند اما افراد برون‌گرا انرژی خود را به بیرون معطوف می‌سازند و معمولاً در کارهای گروهی موفق‌تر ظاهر می‌شوند. با این حال کمتر پیش می آید که شخصی دقیقاً در یکی از این دو گروه قرار گیرد .
اکثر افراد در بین این دسته بندی قرار می گیرند . اما کارآفرینان واقعی چه ویژگی‌هایی دارند ؟
1- برای کاری که انجام می‌دهند میل مُفرط دارند .
2- کار کشته و ورزیده هستند . خود را در برج های شیشه ای شان حبس نمی کنند .
3- از توانایی تفوق در حداقل یک زمینه کاری برخوردارند .
4- در کاری که انجام می دهند صاحب اقتدار هستند و پیشرفت تلاش هایشان را ارزیابی می کنند .
5- در گردآوردن گروه خود موفق اند و در جذب افراد ماهر تر و با هوش تر گوی سبقت را از دیگران می ربایند .
6- به دنبال خواسته ها و نیاز هایشان هستند و در حل مشکلات سرسخت و مصمم عمل می کنند .
7- به نیاز خود برای کمک و حمایت دیگران واقف هستند .
8- می دانند موفقیت بدون تعهد کامل به دست نمی آید . محدودیت های پیش رویشان تنها آنهاییست که خودشان اعمال می کنند .
9- پُر انرژی هستند .
10- از اعتماد به نفس فوق العاده ای برخوردارند .
11- اهدا فشان بلند مدت است .
12- پول را وسیله ارزیابی رسیدن به دستاوردهایشان می دانند .
13- بر حل مشکلات اصرار می ورزند و مهارت کسب بیشترین توفیق با کمترین امکانات را دارند .
14- خلاق هستند و از درصد ریسک ها می کاهند . از شکست ها درس می گیرند و از واکنش ها و بازخورد ها بهره می جویند .
15- مسئولیت پذیرند و از تمام منابع موجودشان استفاده می کنند .
16- باور دارند شکست و موفقیت در کنترل آنهاست .
موفق ترین کارآفرینان لزوماً با هوش ترین و تحصیل کرده ترین اشخاص نیستند . بلکه آنها افرادی خلاق ، با انگیزه ، برخوردار از شمّ قوی و توانا در شناسایی فرصت های طلایی هستند.

پنج توصیه برای تخمین هزینه‌های شروع کسب و کار

یکی از مشکل‌ترین مسایل کسب و کار، تخمین هزینه شروع آن است. دشواری این مساله از آن روست که هزینه شروع مانند یک هدف متحرک است که به راحتی دست‌کم گرفته می‌شود و تقریبا همیشه دست‌خوش تغییر و تحول است...
تام امرسون (Tom Emerson) رییس مرکز بازرگانی دونالد اچ‌جونز (The Donald H. Jones) دانشگاه کارنگی ملون واقع در پیتسبورگ جمله زیبایی دارد که می‌گوید: "با هیچ شروع کن و نصف آن را به قیمت چندین میلیون دلار بفروش. آن وقت مسیرت را خواهی یافت." فکر می‌کنم زمانی که داشت این جمله را می‌گفت،‌ لبخند عریض و طویلی هم روی صورتش نقش بسته بود.


برای دیدن بقیه مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه مطلب ...

کارآفرینی در آسیا

به غیر از وضعیت اقتصادی جامعه، فرهنگ و سنت نیز بر گرایشات و نگاه یک کشور نسبت به کارآفرینی اثر می‌گذارد. ارزش‌های آسیایی‌ها که بر اساس فلسفه،‌ مذهب یا وقایع تاریخی شکل گرفته‌اند نیز نقش مهمی‌بازی می‌کنند. میزان تحصیلات مردم یک جامعه می‌تواند به عنوان ابزاری عمل کند که در به کارگیری این ارزش‌ها مؤثر است که می‌تواند فرهنگ و روحیه کارآفرینی را رواج دهد یا برعکس آن را سرکوب کند.
اهمیت کسب و کارهای فامیلی و خویشاوندی :
بسیاری از شرکت‌های عظیمی که در آسیا به فعالیت مشغول بوده‌اند،‌ به عنوان شرکت‌هایی شروع به کار کرده‌اند که بنیانگذاران آن اعضای یک خانواده یا بستگان نزدیک یکدیگر بوده‌اند. مجله «تایمز»

این نوع کسب و کار در آسیا را «امور خانوادگی» می‌نامد. این مجله اقتصاد آسیا را به صورت نموداری توصیف می‌کند که به صورت شجره خانوادگی توسعه یافته‌ای است که در آن گروه‌های گوناگون به هم می‌پیوندند و سرانجام این پیوندها به دولت می‌رسد. برای دهه‌های متوالی است که کسب و کارهای خانوادگی بر عرصه اقتصاد کشورهای آسیایی گوناگون تسلط دارد. مجمع الجزایر اندونزی به مدت 30 سال توسط یک تشکل خانوادگی به نام تشکل «سوهارتور» اداره می‌شد. رشد شگفت‌آور اقتصاد کره جنوبی توسط 30 تشکل خانوادگی محقق شده است. امروزه اکثر شرکت‌های عمومی این قاره توسط مؤسسات خانوادگی اداره می‌شوند. به طور معمول کارهای این شرکت‌ها توسط افراد خانواده انجام می‌شود و مسئولیت‌های کلیدی نسل به نسل از پدران به دختران و پسران انتقال پیدا می‌کند و به این ترتیب از هیچ مدیر یا متخصصی خارج از شرکت استفاده نمی‌شود. سودهای شرکت برای تأسیس یک شرکت برای یک خواهر یا عموزاده مورد استفاده قرار می‌گیرد و به این ترتیب هیچ سهامدار خارجی نفعی نمی‌برد. حل و فصل امور مالی فقط بر عهده اعضای این شراکت خانوادگی است از آنجایی که این تجارت خانوادگی یک مسئله «خانوادگی» است،‌ روابط بین این افراد محکم‌تر از روابط اعضای یک سیستم شایسته‌سالار است. یکی از اساتید دانشکده بازرگانی لندن که مدیریت استراتژیک بین‌المللی تدریس می‌کند عقیده دارد که کسب و کارهای خانوادگی برای اقتصاد آسیا نقشی کلیدی دارند. اهمیت این کسب و کارها فقط به خاطر سوددهی آنها نیست بلکه آنها می‌توانند فرصت‌های شغلی و استخدامی خلق کنند و در ضمن برای خانواده نیز اعتبار و شهرت کسب می‌کنند. در طی دهه 1980، بیشتر صاحبان صنایع بر لزوم وجود واحدها و شرکت‌های بزرگتر تأکید می‌کردند : شرکت‌های عظیم کره،‌ صنایع تولید کامپیوتر و نیمه رساناها در تایوان و مؤسسات بین‌المللی ژاپن. این شرکت‌های بزرگ جلوی فعالیت شرکت‌های کوچک و متوسط (SME) را می‌گرفتند و اهمیت آنان را ناچیز می‌شمردند.


برای دیدن بقیه مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه مطلب ...